دفترچه خاطرات رابینسونه کروزوئه

دفترچه خاطرات رابینسونه کروزوئه

اینجا ته دنیاست، جزیره سرگردانی های من!
دفترچه خاطرات رابینسونه کروزوئه

دفترچه خاطرات رابینسونه کروزوئه

اینجا ته دنیاست، جزیره سرگردانی های من!

ردپای عشق لابه لای کاغذهای مچاله شده!

آن روزی که عصبانی بودم از تو، همان روزی که دعوایمان شد، همان روزی که هر چیزی که مربوط به تو می شد مرا آتش می زد، همان روز کذایی ...

من برگ برگ دفترم را، تمام برگهایی که درباره ی تو بودند را کندم و مچاله کردم. کاغذها گوشه گوشه اتاق ریخته بودند. با آن همه عصبانیت اما، یک چیزی نگذاشت آنها را پاره کنم. و یک ساعت بعد، من تمام آن کاغذهای مچاله شده را از نو جمع کردم. صافشان کردم. و به ترتیب روی هم گذاشتم.

حالا آن ورق پاره ها، توی کشو، کنار عزیزترین وسایلم جا خوش کرده اند. حالا ارزش آنها برایم صدبرابر شده است. 

همین کاغد پاره ها به من فهماندند که حتی اگر، خیلی خیلی هم عصبانی باشم و ناراحت... بازهم ... بازهم تو برایم عزیزترین خواهی ماند!



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد