دفترچه خاطرات رابینسونه کروزوئه

دفترچه خاطرات رابینسونه کروزوئه

اینجا ته دنیاست، جزیره سرگردانی های من!
دفترچه خاطرات رابینسونه کروزوئه

دفترچه خاطرات رابینسونه کروزوئه

اینجا ته دنیاست، جزیره سرگردانی های من!

حرفهایی هستند که ...

حرفهایی هست که اگر گفته نشوند، اگر توی دلت روی هم تلنبار شوند؛ می شود یک کوه غصه. می شود بغضی که گاه و بیگاه راه نفست را می گیرد بی آنکه در آن لحظه بفهمی چرا !

حرفهایی هست که اگر زده شوند، ته دل شنونده را می سوزانند. می سوزد و به جای دودش اشک است که از چشمها جاری می شود! این حرف ها را نباید گفت. باید توی سینه ات چالشان بکنی، آنها را بریزی تویش و روی شان را با گذشت بپوشانی!

حرفهایی هست که باید گفته شود. چون با شنیدنشان طرف مقابلت بال در می آورد از شادی. آنگاه دیگر حتی پهنه آسمان هم برای پروازش کوچک خواهد بود. این حرفها باید هر روز و هر لحظه گفته شوند و گفته شوند ...

حرفهایی هم هست که نمی دانی بگویی شان یا نه! معلوم نیست با به زبان آوردنشان چه اتفاقی ممکن است رخ دهد. رو به رویت مثل یک جاده پوشیده از مه است. نمی دانی باید مستقیم بروی یا بپیچی یا نه ... اصلا" نروی! این حرفها از درون مثل خوره به جانت می افتند. فکرت را مسموم می کنند. رویاهایت را کابوس  می کنند. تمام بافته های خیالت را پنبه می کنند. نابودت می کنند.. این حرفها را نمی دانی بگویی یا توی همان چاله خاکشان کنی! 

من حالا پرم از همین حرفها .... بگویم یا نه؟!!

نظرات 1 + ارسال نظر
ژولیت 1392/04/08 ساعت 11:04 ق.ظ http://migrenism.blogsky.com

درست مثل همین کامنت پر از محبتی که امروز برام نوشتی و تمام احساس من بال در آورد. :*
حرف ها یا باید زاییده شوند یا سقط شوند.

منت گذاشتی بانو ..... از خوشحالی در پوست خود نمی گنجیم!

حرف ها هم که فعلا مثل یک غذای ناجور مونده سر دلمون ... نه میره پایین نه میشه بالا آوردش!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد