دفترچه خاطرات رابینسونه کروزوئه

دفترچه خاطرات رابینسونه کروزوئه

اینجا ته دنیاست، جزیره سرگردانی های من!
دفترچه خاطرات رابینسونه کروزوئه

دفترچه خاطرات رابینسونه کروزوئه

اینجا ته دنیاست، جزیره سرگردانی های من!

دوستان خوبم آرزوست!

داشتن یک دوست ِ خوب، به نظرم بزرگ ترین نعمتی است که خدا می تواند به بنده اش عطا کند. یعنی اگر یک دوست خوب داری بدان که خدا خیلی دوستت داشته. داشتن دوست خوب برای من از سلامتی هم مهم تر است. موقع دعا اول از خدا دوستان خوب می خواهم بعد سلامتی. چون حتی اگر تندرستی ات به هر دلیلی تهدید شود ... اگر هر اتفاق ناخوشایندی زندگی ات را زیر و رو کند ...

 ولی، با تمام اینها یک دوست خوب داشته باشی، یک یار، یک آدمی که می دانی تحت هر شرایطی هست تا تو به او اعتماد کنی، تکیه کنی، کسی که تو را بهتر از خودت می شناسد ... آن وقت می توانی تمامی ناملایمات زندگی ات را هزار بار آسانتر تحمل کنی ... آن وقت می توانی راحت تر از پس گره های زندگی ات بر بیایی ... 

دوست خوب، یک نعمت است .... یک نعمت بزرگ! به قول مادربزرگ، جواهر است ..... 



پ.ن برای "س" عزیزم ... 

در من شکوفه ای از نور ...!!

شگفت انگیز است که بدانی ... به یقین بدانی ... زندگی دیگری درون تو جاری است! معجزه ای است که هر لحظه تو را غرق احساساتی پیچیده می کند. گاه ترسی عمیق به جانت می اندازد و لحظه ای آرامشی شیرین برایت به ارمغان می آورد همراه با حسی از شادی بی پایان! 

حس می کنم خدا با دستان خودش غنچه ای نور در قلبم کاشته است. تکه ای از خودش را!

شلپ!!

تحصیل کرده باشی ... متمدن باشی (خیر سرت)!! ... کلی هم ادعای فرهنگ و شعور داشته باشی ... توی آپارتمان به امر زیستن مشغول باشی! .... بعد پنجره را باز کنی و بی هوا فلاسک چای مانده ات را از آن بالا شلپپپ!! بریزی پایین!!!!؟


من دیگه صحبتی ندارم واقعا! :|