دفترچه خاطرات رابینسونه کروزوئه

اینجا ته دنیاست، جزیره سرگردانی های من!

دفترچه خاطرات رابینسونه کروزوئه

اینجا ته دنیاست، جزیره سرگردانی های من!

فانتزی 1

همیشه یکی از فانتزی هام این بوده که برم توی یک پارک، بشینم روی یک نیمکت. بعد یه دفه یه بچه کوچولوی ناز و دوست داشتنی بدون دلیل دست مامانش و ول کنه و بدو بدو بیاد سمتم. حالا اگه بیاد بغلم که دیگه واااااااااای ....  

من عاشق بچه هام، ینی بچه هام منو دوس دارن؟!!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد